چنان درحیرتم از حیبت این کردگار

چنان درحیرتم از حیبت این کردگار
تاکی بچرخدروز و شب دراین پرگار

به روشنی روز جملگی درشورو تلاطم
شب ظلمانی آرام گیرد خلق و روزگار

چه اسراری نهفته در این شب وروز
چه درسی با این گردش دهدآموزگار

صبح سپید پر زامید هست وسرآغاز
شب سیه هم باماشده اجین و سازگار

ستاره می کندسوسو کنارماه زیبایش
روزباخورشیدش دلبری میکندپروردگار

ماندانیم این نظم تابه کی باشدبرقرار
دانیم این شیوه بوده سالیانی آزگار

به شب درخوفیم حتی از سایه ساران
به روز خودنمایی میکندطبیعت خوشنگار

خداوندا شبت زیباست باتمام تیرگی ها
تو روشنی راکن همواره در دلمان ماندگار

داودچراغعلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد