صبح سحر آمده بود

صبح سحر آمده بود
بَری از باغ نورس ببرد
سیب کال آورده بود
انار نارس ببرد
سبدی گیلاس سرخ
بوسه از لب گس ببرد
بوی عطر گل یاس را
در نفسش پَس ببرد
یواشکی آمده بود
بویش را نکند کس ببرد
درِ باغ ، سینه گشوده بود
تا بَری از میوۀ نورس ببرد


منصور چقامیرزایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد