هرچه بین من و تو بود به کنار

هرچه بین من و تو بود به کنار
دل من خانه‌ی امنت شده بود
از همه جز تو بیزار بودم
ولی تو ملعبه‌ی هرچی حسود
خوندم از قصه های توی کتاب
گفتم از معجزه‌ی شرم و شراب
گفتی از آغوش امن دیگران
عمری دادی به تنم رنج و عذاب
کاش در خانه‌ی ما عشقی بود
کاش ما بر هم آشتی بودیم
من و تو ماهی و جفتش توی آب
من و تو دوماهی اهل رودیم
دست پر توان عشق من و تو
تا خود ستاره ها راهی داشت
کاش مثل باغبانی بودیم
که هزار رنگ گل از نو میکاشت
هرچه بین من و تو بود به کنار
تو قسم خوردی به خائن بودنت
غیبتت کوچ پرستو ها بود
من قسم خوردم به کائن بودنت
من مثال شاپرک های سپید
دست تیز تو مرا قاتل شد
قسمت دادم بمانی تا ابد
رفتی و این قسمم باطل شد

سهیل آوه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد