مثل چشمه سارِ قلبم

مثل چشمه سارِ قلبم
که زلال بسترش رو کوه ندیده
مثل ارغوانِ سرخی
که نشون نمی ده رنگ ازش پریده
مثل سایه راه می رم
سبک و پر از حضور و بی اراده
مثل اون اقاقی ام من ،
تکیه گاه و سایه گاه اما خمیده


نردبان کهنه ای که
آدما رو به صعود راه رسونده
تکه های پازلی که
روی میز بازی نیمه کاره مونده
اون منم طرحی که نقاش
سرنوشتشو بدون رنگ کشیده
پنجره ای رو به آفتاب ،
دست معمار بین دیوارا نشونده

الهام ابوالحسنی

نظرات 1 + ارسال نظر
آبان سه‌شنبه 18 دی 1403 ساعت 13:04

درود بر تو.
چند وقت قسمت آمار وبلاگ کار نمی‌کنه . چرا اعتراض نمی‌کنیم به بلاگ اسکای درست کنه!

به کجااعتراض کنیم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد