گیاه شَوم

گیاه شَوم
عشقه
و سر برآورم
آذرتاب
به صوتِ سلیسِ خواستن
همینکه
به آغوش بخوانی ام..
و بتابم‌ و
پوست شوم،
به انگشت های کشیده ای
که تموز،
به منتهای گور می ریزند..

سارا سید شازیله

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.