ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
بوسهها دیگر ندارند از جوانیها نشان
خندهها از مستی و از ناگهانیها نشان...
بزمها رنگی ندارد، از صفا ، از معرفت
خوبرویان از وفا، از مهربانیها نشان...
گم شدیمو بسته راهِ سینهرا بغضی غریب
داستان دارد عیان از ناتوانیها نشان...
دلسِتانم روزگاری چشمِ میْگونِ تو بود
نیست بیشاز حسرتی از دلستانیها نشان...
برکه هم دیگر نمیبیند نصیب از ماهِ خویش
ماهتاب، از سایهی ابرو کمانیها نشان...
شهرتم را برد با خود دستِ تلخِ سرنوشت
گم شدم در خود، ندارم از نشانیها نشان...
ماندهام تنها ، ندارم هم زبانی غیرِ آه
آری حتّی دیگر از شیرین زبانیها نشان...
خستهام از طرحِ غمگینِ قلم، صاحب غزل
کاش میدادی به من از آسمانیها نشان.. ؟
حسن کریمزاده اردکانی