ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
خدای مهربانی ها ، به دی در شام می آید
در این شب مرغ آمینی ز عرش و بام می آید
اگر چه تلخ و دشوار است بر ما زندگی دائم
ز جمع اهل دل این شب ، عسل در کام می آید
نه ما خرسند و خشنودیم ، نه خلق بینوا دیگر
به لطف همدلی جانا ، شراب جام می آید
شب اسطوره خوانی ها، شب دستان سرایی هاست
کزین دستان و آن قصه ، یکی پرهام می آید
شب شهنامه ی فردوسی ، و ایران و ایرانی ست
شب آیین ایرانی ست ، به شعر الهام می آید
نگردد نخ نما هرگز ، گذشت و سرگذشت ما
به هر نسلی به هر سالی ، شب اعلام می آید
شب یلدا گواه ظلم و بیداد است در تعبیر..
که از زندان و تاریکی سحر آرام می آید
به جشن نور بعد ظلمت و تاری خوش است مردم
ز نور صبحدم بر جان ، خوشی احرام می آید
صدیقه فرخنده