ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تنم به یاد تو امشب تب جنون دارد
و خیره مانده به تیغی که میل خون دارد
چه التهاب عجیبی به جانم افتاده
به نبض من شریان حالت سکون دارد
در اِنتحار نفس از سخاوت سیگار
حریم امن خیالت کشنده شد اینبار
مدام پنجه کشیدم به روی مرگ و هَوَس
گواهم این همه خط و خراش بر دیوار
اگرچه ابر بهارم ولی نمیبارم
عقیم مانده زبانم میان افکارم
در آستانه ی طغیان علیه این دردم
و بغضِ سرخِ مهیبی که در گلو دارم
اگر چه بند حرام و حلال های همیم...
دچار شوق رسیدن ولی محال همیم...
ببین نمیشود انگار مال هم باشیم
دو چشمه ایم موازی ولی زلال همیم
اگر چه بر تنِ من عطر مرگ پاشیده
فرشته ای که هوس چِکّه کرده از بدنش
ولی حضور تو در روح شعر من باقیست
و تا همیشه شدی خانه و تن و وطنش
مهدی رحیمی