ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دیدمت، آن لحظه در اوج فرار
چشم تو لرزان، پر اضطرار
ایستاده بودی به طوفان غریب
دل سپرده به هُرمِ شوق و نهیب
استرس چون موجی بر چهره نشست
در نگاهت سایهای از ترس بست
من نگاهت کردم و دل بیقرار
تو شکستی سکوت را بیاختیار
اولین دیدار، غریبی لطیف
لحظهای کوتاه، ولی بیبدیل
تو پریشان، من پر از شوقِ نگاه
قصهای ماندگار از صبح و پگاه
گفتم آرام، دل مگیر از هراس،
این شروعیست که میگیرد اساس
نگرانت بودم و چشمم به تو
اولین دیدار، پر از جادوی نو
مازیار ارجمند