از صدای درد قلبم سروِ همسایه شکست

از صدای درد قلبم سروِ همسایه شکست
سروهای خانه ما همچنان مغرور و مست

در نگاه شاپرک گیسو پریشان می کنند
باده نوشیده شده انگار از روز الست

در پی یک قاصدک چونان به بادت می دهند
تا ثریا می روی تنهای تنها مستِ مست

معرفت درِّ گرانیست نه به هرکس بدهند
گر به کرکس ندهندش پرِ طاووس قشنگ است

گاز می گیرد دو دستت تا ابد این را بدان
دست پر عسل اگر کردی دهان ذات پست


مجتبی نکویی فر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد