تو رو دیدم تو ساحل ، دل و دریا، خروشید

تو رو دیدم تو ساحل ، دل و دریا، خروشید
تو و من ،عاشقونه، نگاهت، عشق جوشید
منم دریا، تو آن خورشید ، همه عشق ،بر دلم تابید
نگاهت ، مثل بارون شد ،که بر قلبم‌، می‌بارید

منم‌ دیوونه‌ی عشقت ، برات می‌مونه ،دل ،اینجا
تو یک عشقی، تو یک خورشید، بمون ای عشق تا فردا
برقص زیباترین معشوق، تمام آسمان آبی
تو و من، ساحل و دریا، دل و عشق و یه بی‌تابی

همیشه با تو می مونم‌، تموم لحظه هام شیرین
تو یک آواز پُر احساس، بدونِ تو ،دلم ،غمگین
بمون تا لحظه‌ی آخر، که با تو زنده شد ،هر دَم
بدون تو ،چه غمگین شد ،همه دنیای بی همدم

تو خود جان منی، آخر ، به قلبم نور می‌تابی
تو یک ساحل،دلم دریا، من و یک عشق و بی‌تابی
نگاهت مثل بارون شد، که تو قلبم ،شده تکرار
تو مثل آن‌ گُل سرخی ،که دل ،عاشق شد از دیدار

بیادِ تو نوشتم ،من ،تمام حرف دل را باز
بخوان عشقم ،برای تو ،که شاید عشق، شد آغاز
بمون تا لحظه‌ی آخر ،بمون ای عشقه جاویدان
منم با تو ،همه عشقم ،منِ بی تو ،چه بی سامان

محمد ابراهیم امینی سرابی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.