ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
چشمان تو دریاست که موجی همه دارد
هر لحظه نگاهش به دلم حادثه دارد
این شهر پر از نغمه و این باغ دلانگیز
چون دفتر شعری است که صد خاطره دارد
چشمان تو آیینهٔ جان، معدن نور است
در عمق نگاهت، دل من مأمنه دارد
این سفرهٔ رنگین که تو گسترده به جانم
آمیخته با عشق و غم و حوصله دارد
این باغ پر از نرگس و این دشت پر از گل
هر گوشهٔ آن، قصهٔ یک خاطره دارد
ای گوهر نایاب، تو در قلب جهانی
هر عاشق دلسوخته، طلب حوصله دارد
از درگه دل، باز مگردان من عاشق
هر اشک ز چشمان من، افسانه دارد
من آمدهام با دل پرشور و تمنّا
هرکس به تو نزدیک شود، آینه دارد
ابوالفضل افروز آتش