| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
دلداده ام به ماهی، چشمِ دلم به راهی
محتاج و بی پناهم، در مجلس از نگاهی
ممنوعه توی قلبم، عشقش پناهگاه است
بی اختیار، حبسم، در دارِ بی گناهی
شبها که یادِ چشمش خواب از سرم ربوده
در دست، گوشی و باز، در سر پر از دو راهی
در یاد داشت هایم، شعری به تایپ، حک شد
افسوس، رازِ دل را بُردم فُرو به آهی
دلتنگ مینویسم از فصلهای دوری
از خاطراتِ خشک و از برگهای کاهی
از شاد بودنِ او، آگاه نیست از من
با بارِ قلبِ تنگم ، از دردِ بی پناهی
در جاده های باران راننده ام همیشه
رگبارها خوراکم بی سقف و بی کلاهی
این خیسیِ تنم باز، شاید تلنگری شد
برگرد از دو راهی در عمقِ کوره راهی
محمد جلائی