محبت کن بی محابا

محبت کن بی محابا
که این دهر عاشق کُش
چون درنای امیدعادت می دهد به انزوا
بال پرواز دلی اگر شده ای
رنگین کمانِ خاطری اگر کشیده ای
مبادا ساقطش کنی با قیچی تنگ نظری
یا چون گرد بادی بی موقع
از آسمان دلش بزدائی رنگ رفاقت،
لبخندی بزن، مهری بورز

آب کن یخ انجماد خود خواسته را
که این دهر عاشق کُش
هرگز نخواهد فرستاد ترا....دگر باره پیِ عاشقی

علیزمان خانمحمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.