می بافم شالگردنی خیال ..

می بافم شالگردنی خیال ..
برای تابستانی که سرمای خیال
جای گرمای حقیقی را گرفته.
می بافم دستکش خیال ...
برای تابستانی که تو نیستی
گرمای دستت را دستکش پر کند.
تابستانی که گرم ترین ایام است...
برای من سرد و بی روح می گذرد.
تابستانی که برف خیال ...
بام عشق مرا پوشانده ...

و زیر بهمن بی خیالی تو خفه شد.
خیال من در برابر بی خیالی تو ....
کدام برنده است ؟؟
من با خیال تو ...
هنوز عاشق هستم.

امیرحسین حاتمی سرشت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.