پرگرفته ام بیا با تو به سمت دل پرواز خواهم کرد

پرگرفته ام بیا با تو به سمت دل پرواز خواهم کرد
قلبم راکه پراز عشق کرده ام باتوهمراز خواهم کرد
بوسیدن از تو حرامم گشت ندانستی که من مردم
آنروز که تو رفتی یکبار دیگر هم سر باز خواهم کرد
درغرق سرور بودی ورنگ رخت چو گل شکفته بود
درپشت در ایستادنم را ندیدی غم ساز خواهم کرد
آنجاست که تیر جفا برقلب و سینه من هم اثر کرد
با دو چشمان گریانم روزی تورا هم ناز خواهم کرد

دانستم که تو هم با زور و اصرار دیگران رفتی بگو
من این غم تنهایی تو را هم چگونه راز خواهم کرد
شاعر نبودم ونخواهم شدبدون توهم دراین جهان
با نبودنت درکنارم عقده دلرا چگونه فازخواهم کرد
فارسی قند هست وشکر تورکی هم هنر است گویا
من این هنرراهم باتوصحبت کردن آغاز خواهم کرد
زیباسروده ای جعفری نیست نشانه رویی ازخوبیها
بر هر کسی خوبی کرده ای من خودم بازخواهم کرد
گریه امانم نمیدهی چرا نیا که تمامش میکنم غزل
او مال دیگران گشته است و بدان بتاز خواهم کرد

علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.