می‌روم راه، به هر کوی و گذر سر زده ام

می‌روم راه، به هر کوی و گذر سر زده ام
تا ببینم ز تو رویی و دلی شاد شود
مقصد من ره نارفته ی دیروز من است
کاش راهی به سر کوی تو ایجاد شود.
کاش این قلب به مانند همان عقل که گفت
فکر خود باش؛ به سمت خودم ارشاد شود.
ولی افسوس که من در گذر عمر، ز غم
شده ام‌ پیر خرابات؛ دلش شاد شود.


پوریا معصومی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.