از بهار و اردیبهشت و خردادش

از بهار و اردیبهشت و خردادش

سخت بیزارم...

که ندارد ارمغانی برایم

جز عشقی آغشته به نفرت..

در دشت پر از تیغ..

به دنبال گلی بودن

در میان امواج سخت

به دنبال مروارید

در اوج آسمان

به دنبال پرستو

این است بهار سنگینم..

با این همه حال..

از چه رو من اینچنین مشتاقم..

مجید جاوید

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.