| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
تیشه بر دست می زنم بر سنگ
میکشم دنیایی از هفت رنگ
میدهم دل به بازی قلم و آبرنگ
میکنم خود را ز خود بیخود بیرنگ
رها در صفحه وکاغذی سپید رنگ
میزنم فیروزه در رنگ
می کنم آسمان را خوش رنگ
میسازم لاجوردی بهتر از هر رنگ
میریزم زمرد بر دشت کهربایی رنگ
می کنم سبزه سبزه دشت را رنگ
میکشم گل بوته های رنگارنگ
سرخ سرخاب دختران شهر فرنگ
بنفش بنفشه وگل ارغوانی رنگ
می نشانم یاقوت در حلقه ی زرین رنگ
می فشانم گرد زرین طلا بر سپهر
میزنم غروب را آتشین و عناب رنگ
میزنم سیاهی برقلم مشکین رنگ
میکشم شب با گیسوی دخترکی یکرنگ
می پاشم اکلیل بر طره هایش سیمین رنگ
می کنم جاری نهر نیلگونی در آبرنگ
می چکانم قطره خونی در این آبی آبرنگ
می نشانم در آب ماهی ای گلی رنگ
می نشینم بر تماشای این همه رنگ
می شوم سایه ای پشت آن سیرنگ
میبینم خدا را جلیل و پر رنگ
سایه سیرنگ