چگونه از شب خونریزی خسته بگریزم

چگونه از شب خونریزی خسته بگریزم
منی که شاخه گلی زیر پای پاییزم

منی که شیشه‌ی عمرم شکست در دریا
سوار موج فروخورده‌ای غم‌انگیزم

ببین که سینه‌ی دریا مزار کشتی‌هاست
عجیب در تن امواج گریه سر‌ریزم


بپوش دامن آبی به شوق رقصیدن
برقص بر لب بندر مگو بپرهیزم

(برای دادن عمر دوباره‌ای به دلم)
چگونه قعر زمین با کسی بیامیزم

سمافخار

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.