وقتی که این همه گُلی ...

وقتی که
این همه
گُلی ...
نامِ تورا نوشته اَم
بر زخمِ ، سینۀ درناها
برافسوسِ ، یک پنجره آواز
امّا ، شُرشُرِ باران تمام نمی شود
وَ باد
چراغ هارا ، خاموش می کند

وقتی که این همه گُلی
نامِ تورا ، عاشقانه نوشته اَم
چون نهالی کوچک
با پُرزهایِ سبزِ بهارِ تنهایی
امّا تورا ، کنارِ سنگی دیده اند
که ، با گُل هایِ داوودی حرف می زنی
با لحنی که
ماه وُ مهتاب ، درپنجره ناز می کنند ...


فریدون ناصرخانی کرمانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.