میراث دار آوارگی جهانم

میراث دار آوارگی جهانم
اخرین بازمانده بیابان‌های جنون

طبعی چون باد خزان
مشوش و حیران
سری است مرا پریشان
ز آشوب زمان

رقص وارونه صوفیان
هوهوی دلمرده عارفان
سکوتِ نشسته در نگاه عاصیان
امتداد مستی فرهاد
و انتهای دیوانگی لیلا

در هیچ نفسی ،
روح بیابان پرور و عریانم
را تاب قفس نیست

زندانبان بی زندان
شُکوهِ قلعه متروک
جامانده از جهان های دیگر

خو کرده به تنهایی ،
روح برهوتم من


من باد بیابانم..

این است سرانجامم

زهرا سادات

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.