تلاطمِ درونَت آرام که می گیرد

تلاطمِ درونَت آرام که می گیرد
تمامِ احساساتت تَه نشین می شوند
سالها می گذرد ،
دیگر طوفانِ نگاهی تو را متلاطم نمی کند
راکِد می شوی
تمامِ آن احساسات تَه نشین شده
رسوب می کنند ،
سخت می شوند ، سنگ می شوند
و آنچه از تو باقی می ماند
مردابی است پر از گل هایِ نیلوفر ...


رسول مولوی پردنجانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.