نیلوفرآبی من ؛ ای شب مهتابی من

نیلوفرآبی من ؛ ای شب مهتابی من
ریشه بزن بار دگر؛ بر دل مردابی من
کو د گر شادی دل ؛ یا به لبم خنده من
رفتی و کابوس غمت ؛ باعث بیخوابی من
دیدی اگر اشک شب و ؛ چشم خروشان مرا
باز بیا در بر من ؛ ای همه بی تابی من
شب شد و مهمان منی ؛ ساغر این جام منی
نیست دگر غصه به دل؛ تا تو شوی ساقی من
من به ره قله عشق ؛ با سر و پا آمده‌ام
ای همهٔ باور من ؛ ای گوهر کانی من
تا نگرم قله تویی ؛ عشق فزاینده تویی
گر روی از خانه دل؛ داغ به پیشانی من
نام تو هر لحظه به لب؛ باز شده ورد زبان
منتظر روی توام ؛ تاج شرف یابی من


علیرضا دریا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.