| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
چه تنگنای بسته ای چه ننگ، حکمِ صحنه شد
علیه کودکان ببین چه جنگ، حکمِ صحنه شد
تفکرِ فُسیلی و جهانِ وحش، پشت هم
که با صدای موشک و فشنگ حکم صحنه شد
چه لرزهای بی دفاعِ کودکان... ، تراژدی
که از جهانِ سینه های سنگ حکمِ صحنه شد
سکوتِ این سیاستِ کثیف و سرد را ببین
و سکه با دو رو، چرا، دو رنگ حکم صحنه شد
میان گفتمان و میزِ گردهای بی ثمر
فقط صدای تیر، از تفنگ حکم صحنه شد
خوراک و خوابِ بچه ای که انفجار گشته را
چه میشود صدای دنگ و زنگ حکم صحنه شد
بخواب کودکِ پر از عذاب و اضطرابِ من
که بهترین دوای تو شرنگ حکم صحنه شد
محاصره شدی و از جهانِ ما امید نیست
چه تنگنای بسته ای، چه ننگ حکم صحنه شد
محمد جلائی
سهشنبه 9 آبان 1402 ساعت 13:50
