ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
هنگامی که دو ابر که مدتی مدید در آسمان سرگردان بودهاند،
و سرانجام بههم میرسند.
پیوندی پرشور و ناب همچون سرشت خودشان
شکل میگیرد
شدت این شوق به حدی است که رعد و برق میزند
میزند
و تا مدت ها در آسمان می بارند
این پیوند همان عشق است، عشق راستین.
می بارند تا تمام شوند به پای هم
مذهبی که معشوق را به مقام خدایی میرساند.
معشوقی که سرچشمهٔ حیاتش
از خودگذشتگی و اشتیاق است
و نزد او بزرگترین ازخودگذشتگی،
شیرینترین لذت است.
این همان عشقی است.
که تو در من زنده میکنی...
آری
دوستت دارم
پیش از آنکه بباری
دوستت دارم پیش از آنکه لباست نمناک شود
دوستت دارم قبل از آنکه دست هایت را باز کنی
دوستت دارم پیش از آنکه زیر تمام درختها بباری ام
دهانم را ببند
دهانم را ببند
آرام پرکن آسمان را از پرهات
نم نم ببار
تا بخار بگیرد شیشه های ماشین را
برای بهانه گرفتن امروز دلیل خوبیست
امروز ریه هایم پراست از هوای باریدنت
بیا
از هرسمتی که باران می آید...
حجت هزاروسی