ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
از تو گفتن سخت است
صحبت از تو که می شود
بی واژه ترین شاعر عالم می شوم
با این ذهن نازیبا و حقیر
و آن قاطعیت سترون شده ی نگاهم
انگار شجاعتم را
در سرداب احساساتم
جا گذاشته ام
و حتی عشق هم
با تمام شکوهش
برای روایت تو
کم می آورد
اما من جسارت می کنم و
می گویم که:
سراسر دشت ها جای پای امید است
آنگاه که تو وزیده باشی
بر سبزه های نیمه جان
وتمام کوه ها
انگشتان اشاره
به سوی توست
ودریا ها
همه دست در دست هم
موج مکزیکی می زنند
به احترام تو
و ابرها نقاشی می کنند
نمایش احساسات تورا
و بید های مجنون در باد
به سر و سینه می زنند
برای تو
ومن مبهوت تو
سیگاری روشن می کنم و
غرق می شوم
در معجونی از دود و خیال
مهدی عبداله زاده