ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
آسمان در آسمان فریاد می خیزد زما
از گلو رنجوری و غمباد می خیزد زما
آنچنان در انتظار منجی بی یاوریم
کز رثایش رونق شیاد می خیزد زما
کودکستان را پر از مکر و تملق کرده ایم
در تقلب بستری نوزاد می خیزد زما
بی خیال از سرنوشت دیگرانیم و فقط
در قساوت ظالم و جلاد می خیزد زما
سرخوشی را التهاب دیگران فرموده ایم
زین سبب مهمانی و اعیاد می خیزد زما
دوستان را از طریق مهر می باید گرفت
با دل نامهربان اضداد می خیزد زما
آنچنان در دامن آتش فریبا بنگریم
تا شود ثابت به ما فولاد می خیزد زما
در دل من شب چراغی مثل روز روشن است
شاهدی چون کشته شد همزاد می خیزد زما
سرخی خون سعید و اشتیاق زندگی
هردو جان بخشند تا شمشاد می خیزد زما
سعید آریا