ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به نام خداوند عشق.
ای بوی خاک , بوی برگ و گل یاس!
ای غنچه شکفته , ای ملکه کوچک من!
مرا یارای گفتن از نَفَسِ داغ تو نیست
تلاوت مهر و محبت را
............در چشمان زیبای تو میبینم
نوای عندلیبان در باغ ستارهها
.................از شاهین وجود توست
بام بلند شب منتظر قامت صبح و
.........روح گل منتظر دمیدن تو است
و آنگاه که جلوه میکنی گلها و سبزهها
به رقص و دست افشانی و خمار تواند
تو مگر از باغ بهشتی که همه تمنای
......................... دیدن تو را دارند؟
یاد آن روز در من میشکفد که
.....................شاخه گلی برایم آوردی
هنوز بویِ عطر آن گل
....................در رگها و خونم میدود
و مرا مست میکند
تو سایهات هم بوی گل دارد
چشمانت سرود عشق سر میدهند
.....................و قلبت نواهنگ محبت
محبتی دیر پا که
.................تا فراز فلک بگوش میرسد.
پیکرت چون سنگ مرمرینی است که در
....................آب زلال رود صیقل یافته
و نواهایت پر از پژواک
.........................شادی و مستی است
و من با سایه تو گام میزنم
.........................و به انفاس تو زندهام.
( از کتاب نغمه های عاشقی )
ولی اله فتحی