هیچ چیزی در جهانِ ما تماشایی نبود

هیچ چیزی در جهانِ ما تماشایی نبود
عدّه‌ای نادان,کسی دنبالِ دانایی نبود

گر که مردم می‌پذیرفتند جبرِ مرگ را
هیچکس درگیر داغ و جورِ تنهایی نبود

گشته‌ام دنیای فانی را بجز آغوشِ یار
در جهانِ رفتنی‌ها, جای زیبایی نبود


زنده‌دل در راهِ وصل از جانِ شیرین هم گذشت
مانده در بند فریب آنکس که اینجایی نبود

هر چه را آموختم در مکتبِ آزادگان
تازه فهمیدم بجز حرف الفبایی نبود

از غم و رنج و فریبِ زندگی آسوده باش
دردِ آدم را از اول هم مُداوایی نبود

مریم جلالوند

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.