خیره به خورشید شدم

خیره به خورشید شدم
غروب آمد
خودم را در مرکز نقاله ایی یافتم
یافتم آنچه باید
در توهم نقاله آیینه ای است
تا در خیال خود کامل شود این دوار
اما چه سود
آنچه کامل شد
توهمی بیش نیست
چشمانم را بستم

محسن گودرزی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.