افسوس عشق از یادِ آدم نمیره

افسوس عشق از یادِ آدم نمیره
که یادِت گرفتم .. که یادم نمیره

فراموش کردم تمامِ خودم را
چرا دستِ عشقِ تو به کم نمیره

در آغوش کردم تو را در خیالم
چرا جایِ تو از خیالم نمیره ؟

من افتادم از چشمهای تو وقتی
که از عشقِ تو خواست گریم بگیره

تو رفتی و من روی تو چشم بستم
مبادا که آهم سراغی بگیره ..

شاهین جوانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.