از وجود توست که مهربانی

از وجود توست که مهربانی
حالت از هم گسسته اش را باز می یابد
و انسان از بازی تیغ و شاهرگهای دوخته به پیرهنش دست می کشد
در آن سایه ساری که دست های توست
در آن آفتابی که
از پشت پلک های تو سرک می کشد

سیدمحمد مرکبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.