ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
چگونه سر کنم غیر از خیال تو دقایق را
شبی دور از نگاهت مژده های صبح صادق را
بیا تا از سر شب تا سحر با ناز چشمانت
بخوانم لابه لای نغمه هایم شور هق هق را
من از مرز جنون آباد دشت ابر و بارانم
نمی دانی مگر حال و هوای این مناطق را؟
برای هر وجب از پهنه ی اقلیم بی تابی
کبوتر می شوم پرواز پیغام شقایق را
صبوری چاره و درمان درد بیقراران نیست
نمی فهمد کسی نبض و صدای قلب عاشق را
چرا این مردمان مست لایعقل نمی فهمند
صدای روزگاران خلایق هر چه لایق را
من از هر صفحه تاریخ جا افتاده فهمیدم
که عذرا بر نمی تابد نگاه درد وامق را
علی معصومی