تو سوغات بهاری از فراسوی فراسوها

تو سوغات بهاری از فراسوی فراسوها
حضورت را به فال نیک می‌گیرند شب‌بوها

شبیه زادگاهت، توامِ گرما و خورشیدی
نیاوردند مروارید همتای تو جاشوها

نگاهت گرم، لحنت گرم، دست آشنایت گرم
به رنگ ساحل زیبای عمان است بازوها

دو چشمت هم دو ببر وحشی‌اند و هم دو آهویند!
شکار ببر وحشی می‌شوم یا مست آهوها... ؟

لبانم شعرهای تازه را آرام می‌ریزد
به روی شانه‌هایت با حریر نرم گیسوها...

"نغمه مستشارنظامی"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.