ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
این روزها
کار و بار شعر کساد است
حالا تو هی بگو:
پاییز
باد
غروب
نگاه کن, وقتی کسی عاشق نمیشود
برگی هم از درخت نمیافتد
من سیاست نمیدانم
یعنی؛
پرنده را میشناسم
قفس را نه
سکوت را میشناسم
فریاد را نه
من
غوغای سر میز قمار را خوب میشناسم
همانجا که باخت با برد
هم خوابه میشود
اما هیچ وقت
معنی لبخند دائم کازینو دار را نمیفهمم
من عاشقانه نویسم, آذر
من برای این روزها
برای این مردم
واژهای در چنتهام نیست
و چقدر دستانم
برای شرح سینهی این روزها خالیست
احمد صفری