ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
رویا یک واقعه ست
در جان آدمی
نمی شود او را زندانی کرد
تمی شود او را دار زد
نمی شود به او گفت از جلو نظام
رویا مختص آدمی ست
مثل رنج
مثل هجران
مثل عشق
مثل آزادی
رویا با هر آدمی به دنیا میآید
خدایی می کند
و با مرگ هر آدمی
آن رویا هم می میرد
اما من خواهشی دارم از شما
که مُهر و نشان آدمی دارید
اجازه ندهید کسانی
به رویاهای شما دستبرد بزنند
و از شما بخاطر رویاهایتان توضیح بخواهند
آنها کسانی هستند
که نمی خواهند شما رویا داشته باشید
فریاد بزنید من نیز رویایی دارم
رویای آزادی!
علی ربیعی
سپرده ام به خدا هر چه کرده ای با من
خطاست دست کسی جز خدا سپردن تو
((حسین زحمتکش))
دوستت دارم را ننویس
روی یک شیشه ی خیس شده
از مه سرد
دوستت دارم را ننویس
روی برگ برگ درخت
دوستت دارم را ننویس
روی هر دیواری
که پر از نوشته تکراری ست
دوستت دارم را فریاد نزن
دوستت دارم
راز یک مرد در شبی طوفانی ست
دوستت دارم زمزمه ای طولانی ست
بیژن سقائیان
چیزی را کم دارم
اینگونه آشفته حالم
نمیدانم!؟
شاید امید باشد!؟
شاید فراموشی مطلق؟!
و شاید عشق
یا یک دوستت دارم؟!
از همان هایی
که مسیر زندگی آدمی را
تغیر میدهد
ولی کجاست...!؟
امیرافشار
بر هر انگشتم پرندهای مینشیند
انتظار تو
در من جوانهای بود
که حالا درخت کهنسالی شده است...
((فرشته رضایی))
کنار پنجره خاطرات
نشسته ام
ورق می زنم
برگ برگ خاطرات عشقی را که
در دفتر قلبم جا گذاشتی
می ترسم از لحظه ای که
این پنجره گشوده شود
و برگی از خاطرات
که بوى نفس های گمشده تو را بدهد
روی فراموشی ها فروافتد
و از پنجره ى آرزوها
عشقى را ببینم که با احساسم غروب
مى کند
فاطمه دانشور
عزیز شعرهای من..،
مرا از جنس شعر شمرده بخوان
در هجوم دلتنگی های باران
بر تن پُر احساس پنجره های گریان
که می نویسم عاشقانه هایم را
برای چشمان سیاهت؛
و تو دوباره ورق بزن
موهای سپیدم را با مژگان سیاهِ بلندت
که جا مانده در
سکوت نگاه غمگین واژه
میان بغضِ خفته ی پلک هایت!
مرتضی سنجری
نگاهم را
در لیوان آب می ریزم
تا تشنگی ام را
احساس کنی
منوچهر پورزرین