یک سهم از بهار دارم

یک سهم از بهار دارم
یک سهم از تابستان

یک سهم از تو
و یک سهم از زمستان
می بینی؟
آنقدر پاییزی
که توی فصل ها جا شده ای


آسیه_حیدری

سحرم که

سحرم که
لعلِ لبانت
از چشمِ شیدایم
خماریِ خواب می رباید وُ
افرایِ عریانت
سرآبِ سیرابِ
لبانِ تشنهٔ صبحگاهم می شود!!
جرعه جرعه
میِ نابت را سَر می کشم تا
چنان شود که
خاستگاهِ جدائیمان
تنها......
تنهائیِ قیامت باشد!!


علیزمان خانمحمدی

به کلاغ ها گفتم دوستت دارم

به کلاغ ها گفتم دوستت دارم
افسوس
کلاغِ قصه ها رفت
اما نرسید
..‌.
قصه ی عشق به سر رسید

نرگس_امین_فر

آغشته به رنگ صدایت

آغشته به رنگ صدایت
تمام وجودم
آواز می شود
چون قناری های
کوچه باغ ها


منوچهر پورزرین

چگونه باید

چگونه باید
با این قاب بدون تصویر
راز دل گفت
در غیابت !
ودر غیبتی طولانی
وطاعون وار
عشق
می چکد ،
می تراود ،
در غیابت ودر نبودنت
و با حس توهم وخیال
در ورطه ای از زمان !
وانگاه دل دیوانه
می خندد
بر این قاب
بدون تصویرت
وبر این پر واز
بی حاصل !
وخاطراتی از
بی تو بودن
وقاب عکس بی تصویرت
در عالم خیال !


بهرام معینی

شب ایستاده است

 شب ایستاده است

و تکلیف نگاهت روشن نیست

میان رویایی که به خواب جنگل می رسد

اینجا 

هیچ ستاره ای 

ماه را به پیراهنت 

سنجاق نمیکند

برگرد

و فانوست را بردار


((بدری دهنوی))

یادت باشد

یادت باشد

باران هیچ حرفی ندارد

اگر تو چترم را ببندی

و من خیس خیس خیس بشوم

در انتهای آغوش دست هایت!


نسرین خواجه