آسمان که ترد شد

آسمان که ترد شد
به کوچه زدم
سایه‌وشی می‌آمد
آمد از کنارم
از چهره‌ام که گذشت
یک آشنای قدیمی بود
بهار
کلاه از سر برداشتم به سلام
رفته بود
پرسیدم
کجا شد این بهار چابک مهمانک
همراه ابرها کمی آنطرفتر
گفتم به بویش سلام ما برسد
و فردا الطلوع
سلام بهار را
خانه به خانه
در زدند


محمدرضا_اصلانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.