سرم میوه ی کدام ستاره ی غمگین ؟

سرم میوه ی کدام ستاره ی غمگین ؟
پایم که رطوبت غریب ترین مردگان
آی
سرم میوه ی کدام ستاره ی غمگین؟
در هوایی از زخم و درنگ به تو می رسم
و می ایستم
مثله مثله هایم را باز می ستانم
از کف سه غول فراموش ز هم
می خواهم
در آینگی ناگاه باد
یکدم
جنون سر به سر شده ی دستهایم را ببینم

همیشه
با خود می گویم
کی خواهی آمد
که دستم مچاله ی قامتی نباشد.

محمد_حسن_مرتجا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.