به دنبالت ندیدی سایه‌ی مردی پشیمان را؟

به دنبالت ندیدی سایه‌ی مردی پشیمان را؟

کسی که می‌شناسد لهجه‌ی سنگین باران را؟

پس از تو زردی‌ام را سیلی هر دست قرمز کرد

چه ارزان می‌فروشم سیب‌های سرخ لبنان را!

دلم دریاست بی تو کوسه‌ها در من کمین کردند

کشانده بوی خون، این وحشیان تیز دندان را!

پس از تو عطر لاهیجانی صد قوری چینی

پس از تو چای مهمان کرده‌ام هر حجله شیطان را

بیا و فرض کن پیراهنت را باد با خود برد

که رسوا کرد یوسف شهر کنعان را، تو تهران را!

دوسیبی پرتقالی طعم لیمو می‌‌دهی گاهی

بیا و چاق کن با طعم تنباکویی‌ات جان را…


- شیما شهسواران

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.