ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
باید یک نفر باشد
بدون غرور دوستت بدارد
آنقدر صمیمی که هیچ وقت
ترس از چشم افتادن را نداشته باشی.!
یک نفر که
حال تو را بلد باشد
یک نفر که بدون توضیح بفهمد
این همه بیقراری
دست خودت نیست..!
یک نفر که غرور خاموش تو را
"عشق معنا کند"
نه چیز دیگری ..!
علی_سلطانی
باشیم و ببینیم،
تراژدی پایش بگیرد به جایی،
زمین بخورد،
زخمی بشود،
بلند نشود.
باشیم و ببینیم،
تراژدی دست از سر ما بردارد،
برود دنبال کارش،
کاری به کار ما نداشته باشد.
باشیم و ببینیم،
یکروز صبح بیدار شویم،
ببینیم تراژدی وسایلش را جمع کرده،
چمدانش را بسته،
کفشهاش را پایش کرده،
برای همیشه رفته.
باشیم و ببینیم،
تراژدی دیگر در نمیزند،
نامه نمیدهد،
خبر نمیگیرد،
خبر نمیدهد.
باشیم و ببینیم،
تراژدی به خواب ما نمیآید،
شب از خواب بیدارمان نمیکند،
صبح کنارش چشم باز نمیکنیم.
باشیم و ببینیم،
تراژدی پشت سر ما دواندوان نمیآید،
دنبال ما راه نمیافتد،
صدای قدمهایش نمیآید.
باشیم و ببینیم،
تراژدی محو شود،
تراژدی تمام شود،
تراژدی را تا ابد فراموش کنیم.
باشیم و ببینیم،
تراژدی به آخر برسد.
باز می گردی
اما آنقدر دیر...
مثلا در یک زندگیِ دیگر
که پرنده ای شده باشم
دوباره سرگردانِ جفتِ خویش...
عشق
چیزی شبیهِ تو
تکههایم را
بهم می چسباند
تن پر میزند از ستیغ تنهایی
به طراوتِ آغوش تو
دل میسپارد
نیلوفرثانی
زرگترین هراس یک زن، نادیده گرفته شدن است.
این موجودات ظریف به گونهای خلق شدهاند
که اگر دشمنشان نیز نسبت به آنها بیاعتنایی کند، رنج خواهند کشید.
هفده انگلیسی مسموم
#گابریل_گارسیا_مارکز
دیگر تمام شد،
حالا بیا به خانه برگردیم
بیا به فالِ گشودهی این کتابِ قدیمی
فقط از یک جوابِ روشنِ کوتاه
به سهمِ اندکِ این علاقه قناعت کنیم.
اگر اشتباه نکنم
به گمانم دارد یک اتفاقِ تازه میافتد.
سیدعلی صالحی