| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
با من بگو
از پنجرهی کدام کلمات به جهان مینگری،
ای مهربان
بنشان مرا کنار خویش
تا ببینم چگونه
با هستی به گفتگو مینشینی
و در گوش آسمان چه نجوا میکنی،
آینه را به چه نامی صدا میزنی
و به گاه بازیگوشی ، گیسوانت را
به دست کدامین نسیمِ گستاخ میسپاری
در خلوتت
از چه به شگفت در می آیی،
کدام ترانه را زمزمه می کنی به گاهِ دلتنگی
و چگونه دست افشان میکنی به گاهِ شادی
بنشان مرا کنار خویشِ تنت
اجازهبده در کنار تو، آغوشم پر از بودن شود
بگذار از پنجرهی تو به هستی بنگرم...