نگاهش آغاز ماجرا بود

نگاهش آغاز ماجرا بود
هر وقت به آسمان چشم می دوخت
اَبرها برایش مرثیه می خواندند،
زمان به حالش می گریست
و آغوش خسته زمین تشنه ی نوازشش می شد!
مرتضی سنجری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.