گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست

گویا که جهان بعد تو زیبا شدنی نیست
حتّی گرهِ اخم خدا واشدنی نیست

از حاصل‌ضرب من و تو، عشق به‌پا شد
از خاطره‌ام عشق تو منها شدنی نیست

من با تو همیشه، همه‌جا ما شدنی بود
من با تو شدن، این‌دفعه! گویا شدنی نیست


آغوش من و عشق تو و لحظهٔ دیدار
رویای قشنگی‌ست و امّا شدنی نیست

از دوری هم، هردو چه بیمار و خرابیم!
اندازهٔ این عشق که معنا شدنی نیست

پایان کلامم، من و تو، آخر این شعر
با وصله و اصرار و دعا ما شدنی نیست

محمدعلی_بهمنی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.