سمفونی مردگان

عادت کرده‌ایم هر روز دوش بگیریم،
اما یادمان می‌رود که ذهن‌مان هم به دوش نیاز دارد!!

گاهی با یک غزل حافظ می‌توان دوش ذهنی گرفت و خوابید.
یک شعر از فروغ،
تکه‌ای از بیهقی،
صفحه‌ای از مزامیر،
عبارتی از گراهام گرین،
جمله‌ای از شکسپیر،
خطی از نیما،
ولی غافلیم...!

شبانه روز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال می‌تپانیم توی کله‌مان؟

بعد هم با همان کله‌ی بادکرده به رختخواب می‌رویم
و توقع داریم در خواب پدربزرگ‌مان را ببینیم که یک گلابی پوست کنده و با لبخند می‌گوید بفرما!

سمفونی مردگان

عباس_معروفی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.