آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم

آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم
علتش پول نبود...
انعــکاسِ جُـــوک هر روز نبــود.
علتش، چهره‌یِ ژولیده‌یِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کُور، نبود...
من بهِ «من» خنــدیدم!
که چو یک دلقـــکِ گیج
نقش یک خنده به صورت دارم،
و دلم میـــــگرید...!

محمد اقدام

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.