ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دلم گرفته از این روزها، دلم تنگ است
میـان ما و رسیدن، هـزار فرسنگ است
مرا گشایش چنـدین دریچه کافــی نیست
هـزار عرصه برای پریـــدنم تنگ است
اسیــر خاکـم و پرواز، سرنوشتــــم بود
فـرو پریدن و در خاک بودنم ننگ است
چگونه سر کنـد اینـجا ترانه ی خود را
دلی که با تپـش عشق او همـاهنگ است
هـزار چشـــمه ی فریاد در دلـم جوشید
چگونه راه بجوید که رو به رو سنگ است
مـرا به زاویه ی بـاغ عشق مهمان کـن
در این هزاره فقط عشق پاک و بی رنگ است
سلمان هراتی