دلم از مهر تو آکنده هنوز

گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت
سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز
دفتر عمر مرا
دست ایام ورق‌ها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما
هم‌چنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می‌بینند
زیر خاکستر جسمم باقی‌ست

آتشی سرکش و سوزنده هنوز


"حمیدمصدق"

نظرات 1 + ارسال نظر
mobina شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 16:17 /http://justmobina.blogsky.com/

سلام..
وب خوبی دارید..
خوشحال میشم سر بزنید..

ممنونم..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.