هم از قساوت سنگ خبر دارم هم از بیرحمی آتش .. هم از باران های سرب هم از درازای روزهای گرسنگی .. هم از خودکشی نهنگ ها خبر دارم هم از ترک برداشتن تخم کبوترها از خزیدن مار زیر شیروانی های ساکت ..
با این همه باید از گل ها حرف بزنم از دریاها اسب ها پرنده ها و رودخانه ها که از باغ های دوردست سیب و گل سرخ می آورند باید از زیبایی حرف بزنم وظیفه من دعوت به زندگی ست !